«از ٢٨ سال پیش من به عنوان نیروی محافظ روستا فعالیت میکنم. ٢٢ نفر از افراد خانواده و بستگان نزدیک من کشته شدهاند. من حتی سر سفره غذا هم مجبورم اسلحهام را در کنار دست خود بگذارم. تمام محوطه اطراف خانه و مزارع من پر از دوربین است و حتی یک شب خواب راحت ندارم. من همیشه نگران همسر و فرزندانم هستم و یک روز هم بدون اسلحه در کوچه و خیابان قدم برنداشتهام. حالا که بین حکومت و پ.ک.ک صلح ایجاد شده باید ما را هم با آنها آشتی دهند اگر نه امنیت نخواهیم داشت.» اینها بخشهایی از سخنان فکرت اصلان از محافظان روستا (جردوان) در کردستان ترکیه بود در مصاحبه با روزنامه حریت پس از علنی شدن پروسه صلح میان ترکیه و حزب کارگران کردستان.
مسئله کرد در ترکیه و پروسه صلح میان حکومت آن کشور و حزب کارگران کردستان، PKK یکی از موضوعاتی است که پس از علنی شدن آن در سال ٢٠١٣ هم رسانههای ترکیه و هم سیاستمداران آن کشور را به خود مشغول کرده و این مسئله یکی از مسائل برجستهای بوده که حزب دمکراتیک خلقها چه قبل از انتخابات پارلمانی آن کشور در هفتم ژوئن و چه بعد از آن بر ادامه این روند تاکید داشته و دارد. اما در این میان حدود ۴۵ هزار نفر در مناطق کردنشین ترکیه وجود دارند که ادامه روند پروسه صلح آیندهاشان را با ابهام روبرو کرده و البته هم از سوی رسانهها کمتر به آن پرداخته شده و هم اینکه سیاستمداران ترکیه نیز تا جایی که ممکن بوده سعی کردهاند در برابر این افراد و آینده آنها سکوت کنند.
از سال ١٩٨۵ و یک سال پس از آغاز فعالیت مسلحانه حزب کارگران کردستان در ترکیه به رهبری عبدالله اوجلان، دولت ترکیه در استانهای کردنشین گروهی شبهنظامی به نام محافظان روستا که کردها به آن جردوانی یا مزدوری میگویند تشکیل داد که از افراد آن از اهالی روستاهای کردستان ترکیه تشکیل شدهاند و در حال حاضر شما این افراد به حدود ۴۵ هزار نفر است.
این افراد به دلیل آشنایی با منطقه بعد از آموزشهای نظامی از سوی دولت ترکیه برای جنگ علیه نیروهای حزب کارگران کردستان سازماندهی شدند و اکنون پس از آغاز پروسه صلح دولت ترکیه با PKK و به ویژه پس از پیروزی حزب دمکراتیک خلقها در انتخابات پارلمانی ترکیه، دچار ترس و سردرگمی و همچنین بلاتکلیفی شدهاند.
محافظان روستا یا جردوان، نیروی دولت ترکیه هستند، اما دولت به آنها اعتماد ندارد، جامعه کردستان نیز به چشم خائن و خودفروش به آنها مینگرد. آنگونه که خود میگویند، کار دیگری هم بلد نیستند، قانون بازنشستگی هم شامل آنها نمیشود. اگر جنگ تمام شود نه جامعه کردستان پذیرای آنها است و نه دولت ترکیه هم به آنها اعتماد میکند. این تراژدی ۴۵ هزار نفری است که به همراه خانوادههایشان در برزخ بلاتکلیفی و ترس از آیندهای نامعلوم به سر میبرند.
زمانی که پروسه صلح علنی شد، فکرت اصلان از فرماندهان محافظان روستا (جردوان)، به روزنامه حریت ترکیه گفته بود: «از ٢٨ سال پیش من به عنوان نیروی محافظ روستا فعالیت میکنم. ٢٢ نفر از افراد خانواده و بستگان نزدیک من کشته شدهاند. من حتی سر سفره غذا هم مجبورم اسلحهام را در کنار دست خود بگذارم. تمام محوطه اطراف خانه و مزارع من پر از دوربین است و حتی یک شب خواب راحت ندارم. من همیشه نگران همسر و فرزندانم هستم و یک روز هم بدون اسلحه در کوچه و خیابان قدم برنداشتهام. حالا که بین حکومت و پ.ک.ک صلح ایجاد شده باید ما را هم با آنها آشتی دهند اگر نه امنیت نخواهیم داشت.»
نگرانی این افراد فقط از لحاظ امنیتی نیست بلکه از لحاظ معیشتی و آینده شغلی نیز نگرانیهایی دارند، سعیدخان کاراداغ ازدیگر فرماندهان محافظان روستا میگوید: «ما از صلح حمایت میکنیم اما اگر قرار باشد در یک موقعیت نامشخص و معلق باشیم، چه کسی امنیت ما و فرزندانمان را تامین خواهد کرد؟ اگر پ.ک.ک بخواهد از فرماندهان و مسئولین این نیروی مدافع انتقام بگیرد، چه خواهد شد؟ باید برای امنیت و آینده شغلی ما هم تدابیر لازم اندیشیده شود.»
از سوی دیگر و پس از آنکه قرار بود در راستای پروسه صلح نیروهای پکک از خاک ترکیه عقبنشینی کنند، مراد قریلان رهبر مشترک این حزب در ژوئیه ۲۰۱٣، در رابطه با مسئله محافظان روستا گفته بود، باید فشارهای نظامی هرچه زودتر خاتمه یابد و سیستم مزدوری محلی «جردوانی» برچیده شود. اجلاس عمومی ما هم در این زمینه قراراتی اخذ کرد. جردوانها اساسا کرد هستند، به اشتباه بزرگی دچار شدهاند و باید این اشتباه خود را تصحیح کنند. دیگر در کردستان نیازی به نیروی مسلح نیست. سیستم جردوانی یا مزدوری محلی مانعی جدی بر سر راه آشتی است. اگر چنین نشود، عقبنشینی گریلاها هم بیمعنی خواهد بود.
و اکنون باردیگر پس از اعلام نتایج انتخابات پارلمان ترکیه و راهیابی حزب دمکراتیک خلقها، (HDP) با ٨٠ نماینده به پارلمان آن کشور، و پافشاری این حزب بر ادامه پروسه صلح میان حزب کارگران کردستان و حکومت ترکیه، باردیگر محافظان روستا که بقایشان به جنگ میان پکک و حکومت ترکیه وابسته است و دلیل به وجود آمدنشان نیز همین بوده، در معرض تهدید انحلال قرار گرفته.
نتایج انتخابات پارلمانی ترکیه، و تعداد آرای به دست آمده در مناطق کردنشین ترکیه نشان میدهد که شاید هنوز هم تعدادی از محافظان روستا، حزب کارگران کردستان و حزب دمکراتیک خلقها را به چشم دشمن ببینند اما بخشی از آنها نیز با رای دادن به حزب دمکراتیک خلقها درصدد آن هستند که با جامعه کردستان آشتی کنند و در آن ایفای نقش بکنند.
بنابه آمار رسمی، در حال حاضر ، ۴۵ هزار نیروی محافظ روستا، در ١٨ شهر کردستان ترکیه، فعال هستند و اگرچه آشکارا بروز نمیدهند، اما بنابه آرای به دست آمده در انتخابات اخیر ترکیه، بخشی از آنها به حزب دمکراتیک خلقها رای دادهاند.
در گزارشی که چندی پیش شبکه تلویزیونی روداو در این رابطه تهیه کرده بود، شیخموس نور، از مسئولین کنفدراسیون حقوق جردوانان، گفته بود: حکومت در راستای حقوق اجتماعی و مسئله بازنشستگی ما هیچ اقدامی انجام نداده، به همین دلیل جردوان به حزبی رای میدهد که برای احقاق حقوقش تلاش بکند.
بنابه آمارهای منتشر شده، از زمانی که در سال ١٩٨۵ سیستم محافظان روستا در ترکیه راه افتاد، ١٢٩ هزار و ٢٧٣ نفر مسلح شدهاند و در حال حاضر نیز ۴۵ هزار و ٢٨٣ نفر از حکومت حقوق میگیرند و همچنین ٢٠ هزار و ٢٠۴ نفر به صورت داوطلب اسلحه برداشتهاند. همچنین در مدت ٣٠ سال گذشته، ١۵٧٨ محافظ روستا کشته شدهاند، ٧٢۶١ نفر نیز به دلیل ارتکاب به جرمهایی همچون تجاوز، دزدی و قتل خلع سلاح شدهاند و ٢٣٨۴ نفر نیز به اتهام همکاری با پکک دستگیر شدهاند.
از سوی دیگر مراد قریلان رهبر مشترک حزب کارگران کردستان نیز گفته است، ما دیگر علیه جردوانان، نخواهیم جنگید، دولت ترکیه همیشه خواسته است که کرد را به دست کرد بکشد، ما میدانیم که آنها تحت فشار دولت اسلحه به دست گرفتهاند و جردوانان نیز باید این را بدانند که دیگر آنها هدف گلولههای ما قرار نخواهند گرفت. این سخنان قریلان میتواند پیامی برای حزب دمکراتیک خلقها باشد برای آشتی دادن جردوانان با جامعه.
اگر اراده جدی برای انحلال سیستم جردوانی وجود داشته باشد، مسئولیت بسیار سنگینی بر عهده حزب دمکراتیک خلقها خواهد بود که برای احقاق حقوق ۴۵ هزار نفری که از حقوق بازنشستکی و قوانین استخدامی دولت برخوردار نیستند، تلاش کند و از سوی دیگر عادیسازی رابطه جامعه کردستان و محافظان روستا که مردم آنها را به چشم خائن میبینند و برخی از آنها نیز متهم به قتل مردم عادی، تجاوز، دزدی و به آتش کشیدن خانههای مردم هستند، کاری است بس دشوار که این حزب باید قبل از خلعسلاح محافظان روستا برای آن چارهای بیندیشد.
در همین رابطه شیخموس نور معتقد است که نقش حزب دمکراتیک خلقها، در عادیسازی روابط جامعه کردستان با محافظان روستا بسیار مهم و حیاتی است چون جامعه کردستان، در مورد شناخت محافظان روستا دچار اشتباه شده و نسبت به آنها بدبین هستند.
بنابراین حزب دمکراتیک خلقها باید به حل این مسئله کمک کند و این به عهده آنهاست که جردوانان و خانودههای آنها را با جامعه کردستان آشتی بدهد.
یک نظر
ما در ایران و عراق به این اشخاس میگوییم جاش